🏅 پیشنهاد نقره ای

📝 آتکا رید و  هانا اسکوفیلد
📰 ترجمه عابده میرزایی
📖  ۴۴۸ صفحه
📇 انتشارات کتابستان معرفت

📌  اول ترس از بمباران و از دست‌دادن عزیزان را می‌پاشد توی رگ های‌تان ... هر لحظه منتظرید خبر کشته شدن یکی از اعضای خانواده را بشنوید. شهری که محاصره باشد معنی‌اش این است که اگر مادر خانواده خارج از شهر باشد نمی‌تواند برگردد و کنار خانواده باشد. دخترها باید بحران پیش آمده را مدیریت کنند. 
در صفحه‌صفحه کتاب خداحافظ سارایوو با مسلمانانی که در محاصره صرب‌ها قرار گرفتند زندگی می‌کنید شاید شما هم اول ترس جنگ به جان‌تان بیفتد و قیافه‌های لاغر بچه‌ها دل‌تان را کباب کند ولی کم‌کم زیر نگاه تک تیراندازهای صرب زندگی جوانه می‌زند. 
راوی کتاب دخترهای یک خانواده بوسنیایی هستند که جنگ روی سر زندگی‌شان آوار شده ولی آن‌ها به هم قول داده‌اند که شجاع باشند.

➕ برشی از متن کتاب:
برگ‌های پاییزی درختان ریختند... شاخه‌های درخت‌ها لخت شده بودند و بدون پوشش آن‌ها احساس می‌کردیم بیشتر در معرض دید دشمن هستیم. هوا مرطوب‌تر و سردتر و بچه‌ها مجبور بودند برای گرم شدن زیر پتوهایشان جمع بشوند. هروقت برای غذا درست‌کردن آتش روشن می‌کردیم، هر پنج تای آن‌ها دور اتاق جمع می‌شدند تا خودشان را گرم کنند. یانا و سلما به تازگی به "مدرسه جنگ" ‌می‌رفتند که یکی از معلم‌هایشان که در اطراف‌ما زندگی می‌کردند ایجاد کرده بود. درس‌ها چند ساعت بیشتر طول نمی‌کشیدند و دخترها هر وقت بمباران اجازه می‌داد، با خوشحالی به مدرسه می‌رفتند...

📝  تکتم دره کی

 

📗 خرید نسخه‌ی الکترونیکی از طاقچه در اینجا

📕 خرید نسخه‌ی فیزیکی از پاتوق کتاب فردا در اینجا